15 حقیقتی که باید درباره افسانه زلدا بدانید

به گزارش وبلاگ بناب، امروزه تازه واردترین گیمرها نیز حتی اگر بازی های The Legend of Zelda را تجربه ننموده باشند، حداقل با نام آن آشنایی دارند. این سری ماجراجویی از لحظه ای که اولین نسخه آن در سال 1986 روی Famicom منتشر شد، سریعا به موفقیت دست پیدا کرد و از آن موقع به لطف نسخه های جدیدی که به طور مداوم این مجموعه و حتی به طور کلی بازی های ویدیویی را دچار تغییر و تحول می نمایند، محبوبیت بیشتری پیدا نموده است.

15 حقیقتی که باید درباره افسانه زلدا بدانید

با چنین تاریخچه طولانی و بیش از ده ها نسخه، هیچ کمبودی از نظر وجود حقیقت های مختلف در خصوص افسانه زلدا وجود ندارد. در حالی که ممکن است درباره جدول زمانی پیچیده بازی ها یا نسخه های نه چندان باکیفیت کنسول CD-i بدانید، در اینجا به 15 واقعیتی خواهیم پرداخت که حتی سرسخت ترین هواداران این سری نیز احتمالا در خصوص آن اطلاعی ندارند.

15. الهام از پیتر پن برای طراحی ظاهر لینک

بیشتر هواداران زلدا می دانند که ایده های اساسی گیم پلی The Legend of Zelda از دوران کودکی شیگرو میاموتو در حومه های اطراف خانه اش در کیوتو نشأت می گیرد. به همین علت است که اولین بازی زلدا بسیار کمتر از سایر بازی های آن دوره خطی است. با این حال شخصیت اصلی چطور؟ در هر صورت میاموتو به وضوح یک الف مانند لینک نیست. در مصاحبه ای در سال 2012، میاموتو انتها فاش کرد که ظاهر نمادین لینک به وسیله طراح شخصیت، تاکاشی تزوکا، طراحی شده است که قصد داشته تا او بیشتر در فکر مردم وارد گردد، بنابراین ظاهر لینک را بر اساس کارتون کلاسیک پیتر پن از کمپانی دیزنی شکل داده است.

14. الهام از نام زلدا فیتزجرالد برای انتخاب نام شاهدخت

وقتی شروع به کندوکاو در ریشه های The Legend of Zelda می کنید، معین می گردد که الهامات این سری از بعضی از غیر محتمل ترین و عجیب ترین مکان ها آمده است. همانطور که داستان بازی اول در حال نوشته شدن بوده، میاموتو نام لینک را انتخاب و ایده خوبی برای این بازی داشت، اما نمی دانست شاهزاده خانمی را که قهرمانش نجات می دهد، چه بنامد. ظاهرا یک نماینده روابط عمومی در نینتندو نام همسر نویسنده رمان گتسبی بزرگ یعنی زلدا فیتزجرالد (Zelda Fitzgerald) را پیشنهاد داده است و میاموتو آن را پذیرفته زیرا طبق گفته او، زلدا زن مشهور و زیبایی از همه نظر بوده و از تلفظ نام او خوشش آمده است.

13. حضور لینک در بازی Super Mario RPG

امروزه نینتندو مسئله ای برای پیوند دادن آی پی های خود ندارد. لینک از اولین بازی در نینتندو 64، یکی از شخصیت های اصلی سری Super Smash Bros بوده است اما در گذشته تماشا شخصیت هایی از آی پی های مختلف نینتندو در تعامل با یکدیگر بسیار غیر معمول بود. در بازی کلاسیک Super Mario RPG: Legend of the Seven Stars، ماریو در واقع می تواند لینک را در مسافرخانه شهر رز پیدا کند. اگر بخواهد با او صحبت کند، لینک چیزی نمی گوید زیرا او هرگز در هیچ یک از نسخه های سری زلدا نیز صحبتی نمی نماید. با این حال آهنگی از سری زلدا به جای صدای او پخش خواهد شد. ساموس آران از متروید را نیز می توان در تختی دیگر در خواب یافت و اشاره هایی به سری های Star Fox و F-Zero نیز در سراسر بازی پراکنده شده است.

12. صحنه مخفی سرباز در Ocarina of Time

نسخه Ocarina of Time یک اثر بزرگ است که اگر از راهنما استفاده نکنید، مطمئن باشید که یک سری از چیزها را از دست خواهید داد. جدا از چیزهایی مانند آیتم های مختلف، یکی از جالب ترین قسمت های بازی که بسیاری از بازیکنان آن را از دست می دهند، صحنه سرباز در حال مرگ در شهر هایرول است. این سرباز تنها در یک بخش کوتاه از بازی و پس از اینکه لینک سه سنگ روحانی را به دست آورد و درست قبل از ورود به معبد زمان، در کوچه پشتی شهر ظاهر می گردد. این یک پنجره زمانی فوق العاده کوتاه و خاص است که می توانید به راحتی از آن چشم پوشی کنید.

هنگامی که لینک با سرباز صحبت می نماید، او به لینک از خیانت گانوندورف به خانواده سلطنتی می گوید. با این حال اگر سعی کنید دوباره با او صحبت کنید، به نظر می رسد که حرفی برای گفتن نداشته باشد زیرا در این حین از دنیا رفته است. علی رغم اینکه از دست دادن این صحنه آسان است، اما در واقع یکی از عجیب ترین و از نظر داستانی مهم ترین لحظات در کل بازی است. در واقع معمایی وجود دارد که چرا این صحنه در وهله اول به این شکل در بازی وجود دارد. از طرفی بعضی حدس ها مبنی بر اینکه ممکن است این صحنه از یک ایده رها شده به جای مانده باشد، وجود دارند.

11. بازی هایی که در غرب منتشر نشدند

با توجه به محبوبیت سری The Legend of Zelda، جای تعجب نیست که نسخه های اصلی همگی در آمریکای شمالی منتشر شده اند. با این حال، هنوز چند اسپین آف وجود دارد که هرگز به طور رسمی در این منطقه عرضه نشده و بسیار بعید است که روزی این اتفاق بیفتد. جالب اینجاست که ستاره اصلی بیشتر این بازی ها شخصیت تینگل (Tingle) است. تینگل به عنوان یک پری 35 ساله، اولین حضور خود در این سری را در نسخه Majoras Mask انجام داد. بعضی از هواداران او را دوست داشتند و بعضی از هواداران از او استقبال نکرد، اما مهمتر از آن، بعضی از بازیکنان منطقه ها مقصد عرضه بازی این شخصیت را بیش از بقیه دوست داشتند.

بنابراین، نینتندو در نهایت تصمیم گرفت که به این شخصیت اسپین آف اختصاصی خود را در سال 2006 و با نام Freshly-Picked Tingles Rosy Rupeeland بدهد. جالب است بدانید که حتی دنباله ای برای این بازی در سال 2009 با عنوان Ripened Tingles Balloon Trip of Love منتشر شد. هر دو بازی نقدهای مثبتی دریافت کردند و نینتندو حتی دو بازی دیگر با نام های Tingles Balloon Fight و Dekisugi Tingle Pack عرضه کرد. در حالی که بازی Freshly-Picked Tingles Rosy Rupeeland در اروپا اکران شد، بقیه نسخه ها در انحصار ژاپن باقی ماند. در واقع نینتندو با توجه به عدم محبوبیت تینگل در غرب، علاقه ای به انتشار آن در این منطقه ها نشان داد.

10. Ocarina of Time قرار بوده یک بازی اول شخص باشد

بازی Ocarina of Time یک فرآیند توسعه غیرمعمول، طولانی و پر پیچ و خم را پشت سر گذاشت. در برهه ای بازی قرار بود بسیار شبیه به سوپر ماریو 64 باشد و جالب است بدانید که در واقع یک موتور بازی سازی مشترک با آن بازی دارد که البته تغییر یافته است. در برهه ای دیگر، قرار بوده که یک اثر انحصاری برای 64DD باشد اما یکی از شگفت انگیزترین افشاگری هایی که در طول سال ها در خصوص بازی منتشر شده این است که میاموتو در ابتدا می خواسته که این بازی به طور کامل به صورت اول شخص توسعه یابد تا گیمرها بتوانند احساس بهتری نسبت به دنیای آن داشته باشند. این ایده در نهایت با معرفی لینک جوان در خط داستانی کنار گذاشته شد. در هر صورت منطقی نبود که بازیکنان در طول ماجراجویی خود تغییر سن شخصیت را نبینند. با این حال، زاویه دید اول شخص به شکل محدودتری وارد بازی شد و میاموتو در نهایت کوشش کرد تا ایده اول شخص خود را در متروید پرایم بگنجاند.

9. تمام کردن نسخه اول بدون استفاده از شمشیر

بازی The Legend of Zelda برای NES با ورود لینک به یک غار و یک پیرمرد ناشناس که به او یک شمشیر پیشنهاد می نماید، شروع می گردد. پیرمرد به لینک می گوید که تنها رفتن خطرناک است و حداقل برای بیشتر بازیکنان، ماجراجویی این گونه شروع می گردد که شمشیر را برمی دارند، اما به نظر می رسد که می توانید تقریبا کل مراحل بازی را بدون برداشتن شمشیر به اتمام برسانید. البته، این کار آسانی نیست.

برای انجام این کار، به سادگی پیرمرد را نادیده گرفته و بازی را به طور معمول شروع کنید. سپس در حین برداشتن شمع آبی، بمب ها، تیرها و بومرنگ برای عبور از سیاه چال های بازی بدون شمشیر، باید برای مدتی از دشمنان فرار کنید. البته برای شکست دادن باس نهایی بازی یعنی Ganon، به یک شمشیر احتیاج دارید، اما این تنها زمانی است که بازی شما را مجبور به استفاده از این سلاح می نماید.

8. الهام بازی Links Awakening از سریال Twin Peaks

بازی Links Awakening اولین نسخه از سری زلدا بود که راه خود را از قراردادهای سری جدا کرد. در این نسخه حتی به خود زلدا فقط به طور خلاصه اشاره شده است و به جای هایرول، کل بازی در جزیره کوهولنت به عنوان یک بخش دورافتاده و سورئال از دنیا و پر از شخصیت های عجیب و غریب، اتفاق می افتد.

کارگردان بازی، تاکاشی تزوکا، گفته است که محیط و شخصیت های منحصربه فرد Links Awakening از سریال Twin Peaks ساخته دیوید لینچ الهام گرفته شده است. تویین پیکس در اوایل دهه 90 در ژاپن محبوبیت زیادی پیدا کرد و جالب است بدانید که نسخه بازسازی شده Links Awakening در سال 2019 و پس از پخش فصل سوم سریال ذکر شده که برای مدت ها مورد انتظار بسیاری بود، انتها منتشر شد. متاسفانه این بازسازی دارای دستکش سبز رنگی نیست که به صاحب آن قدرت اسطوره ای بدهد. بعلاوه هیچ صحبتی در خصوص کیفیت قهوه جزیره کوهولنت نشده است!

7. تاریخچه پیچیده Ura Zelda

نینتندو در دهه 90 میلادی در شرایط عجیبی قرار داشت. اگرچه نینتندو 64 فروش خوبی داشت، اما این شرکت هنوز هم بسیاری از امیدها و پول خود را روی یک افزونه برای این کنسول یعنی 64DD، سرمایه گذاری کرد. این سخت افزار از نظر تئوری ایده خوبی بود، اما در عمل یک فاجعه بود. توسعه آن متوقف شد و بسیاری از بازی های برنامه ریزی شده آن لغو شدند یا به N64 منتقل شدند. 64DD در نهایت تنها در اواخر سال 1999 در ژاپن در مقادیر بسیار محدود عرضه شد.

با این حال، کار زیادی روی بازی های آن انجام شد که Ura Zelda یکی از آن ها بود. این بازی که قرار بود به عنوان بسته ای الحاقی برای Ocarina of Time عرضه گردد، به طور دقیق معین نیست که قرار بوده به چه شکل توسعه یابد اما مصاحبه های آن موقع نشان می دهد که این بازی سیاه چال ها و دشمنانی را به بازی اصلی اضافه می کرد. در نهایت، Ocarina of Time Master Quest به عنوان نسخه ای سخت و متفاوت از بازی اصلی برای گیم کیوب و بعلاوه 3DS منتشر شد. نینتندو ادعا می نماید که این نسخه از بازی، در واقع همان Ura Zelda است. اگرچه بعضی از هواداران هنوز اصرار دارند که این بسته هرگز به طور واقعی منتشر نشده است.

6. ماجرای ماموریت Triforce در بازی The Wind Waker

علی رغم انتقادهای اولیه از سبک هنری آن، The Wind Waker اکنون به طور گسترده به عنوان یک شاهکار شناخته می گردد و بسیاری از هواداران زلدا از آن به عنوان یکی از آثار مورد علاقه خود در این مجموعه یاد می نمایند. با این حال حتی بیشتر هواداران قبول دارند که ماموریت Triforce می توانست بهتر از این ها طراحی گردد. این ماموریت یک تمرین خسته نماینده از قایقرانی در دریای بزرگ بازی برای پیدا کردن خرده های Triforce در ساعات خاتمهی بازی بود. زمانی که بازی منتشر شد، ایجی آئونوما، کارگردان بازی، اعتراف کرد که ایده اولیه این بود که دو سیاه چال ابتدا جای ماموریت Triforce را بگیرند، اما آن ها بیش از حد طولانی بوده اند. او بعلاوه گفت که بخش هایی از این سیاه چال ها بعدها در دیگر بازی های زلدا مورد استفاده قرار گرفتند.

5. ساخت بازی حول محور دموی Space World 2000

هنگامی که نینتندو گیم کیوب را در سال 2000 معرفی کرد، یکی از دموهایی که همراه آن نشان داده شد، شامل یک کلیپ 30 ثانیه ای از مبارزه حماسی بین لینک و گاندوندورف بود. این در واقع یک ویدیوی بسیار مجذوب کننده و سینمایی است که پس از بیش از 20 سال، تماشای آن هنوز لذت بخش است. گیمرها این ویدیو را دوست داشتند و از ظاهر زلدا که بالغ تر از قبل به نظر می رسید، شادمان شدند. با این حال هنگامی که نینتندو در نهایت به سمت استایلی متفاوتی برای نسخه بعدی رفت، بعضی از هواداران عصبانی شدند.

چیزی که ممکن است ندانید این است که نینتندو شروع به توسعه اثری کرد که از نظر بصری به دموی Space World نزدیک تر بود و از طرفی ظاهر شخصیت ها بیشتر بر اساس Ocarina of Time بود. با این حال، آن ها متوجه شدند که هیچ ایده ای برای کار کردن حول محور آن ندارند، اما زمانی که یکی از طراحان، طرحی کارتونی از لینک کشید، بقیه اعضای تیم سازنده آن را پسنتماشاد و تصمیم گرفتند که از آن به عنوان مبنایی برای بازی بعدی استفاده نمایند. در نهایت اینگونه بود که به جای اثری مشابه نسخه دمو، به The Wind Waker رسیدیم.

4. نسخه هایی با بیشترین و کمترین سیاه چال

سیاه چال ها یا همان دانجن ها (Dungeons) یکی از بخش های اصلی بیشتر بازی های زلدا هستند، اما آیا تا به حال فکر نموده اید که کدام یک از بازی های سری دارای بیشترین و کمترین تعداد آن ها هستند؟ پاسخ این سوال به طرز شگفت آوری پیچیده است زیرا تعاریف مختلفی از سیاه چال وجود دارد. به طور کلی، سیاه چال به عنوان یک منطقه اجباری در نظر گرفته می گردد که با یک باس و آیتم سلامتی به اوج خود می رسد. با این تعریف، نسخه A Link to the Past و جانشین آن A Link Between Worlds دارای 12 سیاه چال هستند.

با این حال، این بدان معناست که باید سه قسمت از قلعه هایرول در A Link to the Past را به عنوان سه سیاه چال مختلف حساب کنید زیرا در زمان های مختلف به نوعی بازدید می شوند. اگر بخواهیم کمی قوانین را تغییر دهیم، پورت این بازی برای Game Boy Advance دارای 13 سیاه چال است. در این میان لازم به ذکر است که نسخه اول زلدا در واقع دارای 18 سیاه چال است. البته محاسبه اینکه کدام بازی زلدا کمترین سیاه چال را دارد، ساده تر است. نسخه Majoras Mask تنها دارای چهار سیاه چال است، هرچند بعضی از هواداران استدلال می نمایند که سفر نهایی به درون ماه باید به عنوان سیاه چال پنجم در نظر گرفته گردد. در این صورت، بازی در واقع برای کمترین تعداد سیاه چال با Breath of the Wild به تساوی دست پیدا می نماید.

3. تبدیل بازسازی لغو شده The Adventure of Link به Ocarina of Time

اگر به اوایل دهه 90 میلادی برگردیم، وقتی نینتندو شروع به آزمایش بازی های سه بعدی مانند Star Fox کرد، به کار روی بازسازی بازسازی Zelda II: The Adventure of Link برای SNES نیز پرداخته بود. مجهز به تراشه افسانه ای Super FX، بازی روی کنسول ذکر شده همچنان تا حد زیادی مانند نسخه اصلی یک اثر ساید اسکرول بود، اما بیشتر بر روی مبارزه با شمشیر تمرکز داشت. با این حال، چرخه توسعه بازی به شکلی بود که ظاهرا تا تا اواخر حیات SNES منتشر نمی شد، بنابراین در نهایت کنار گذاشته شد. هرچند نینتندو بعضی از ایده ها را از بازسازی ذکر شده وام گرفت و آن ها را در Ocarina of Time گنجاند.

2. برنامه ریزی سومین بازی برای گیم بوی

در خاتمه عمر طولانی گیم بوی، نینتندو دو بازی عالی زلدا با نام های Oracle of Ages و Oracle of Seasons برای آن منتشر کرد. با این حال، برنامه ریزی اولیه برای انتشار سومین بازی اوراکل با این ایده همراه بود که هر بازی در این سه گانه نمایانگر جنبه ای از Triforce باشد. در واقع Seasons نشان دهنده قدرت، Ages نشان دهنده شجاعت و بازی سوم قرار بود که نشان دهنده خرد باشد. اطلاعات کمی در خصوص بازی سوم وجود دارد، اما ظاهرا از نوعی قلم موی جادویی مانند بازی اوکامی استفاده می نموده است. با این حال، این بازی در نهایت به علت مسائل فنی و مواردی که مربوط به انتقال اطلاعات بین سه بازی بود، کنار گذاشته شد.

1. افسانه زلدا در شرف تبدیل شدن به یک سری علمی تخیلی بوده است!

سری افسانه زلدا در طول زمان مترادف با شمشیر و جادوگری شده است، اما بعضی از ایده های اولیه میاموتو می توانست این سری را به مسیری بسیار متفاوت سوق دهد. در سال هایی که از انتشار اولین بازی می گذرد، او در مصاحبه های خود فاش نموده که در ابتدا برنامه ریزی نموده بود که این بازی دارای یک قهرمان سفر نموده در زمان و یک Triforce متشکل از میکروچیپ ها و مدارهای الکترونیکی باشد. جالب است بدانید که حتی نام قهرمان داستان هایپرلینک بوده است. بعلاوه شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه نسخه اولیه A Link to the Past دارای یک محیط علمی تخیلی با عناصر این سبک بوده است. با این حال، معین نیست که ایده ها در نهایت به چه علت کنار گذاشته شده اند.

در نهایت فکر کردن به این موضوع که اگر The Legend of Zelda این مسیر متفاوت را طی می کرد، منظره مجموعه چقدر می توانست متفاوت باشد، عجیب است. شاید حتی سری به موفقیتی که در حال حاضر به آن رسیده، دست پیدا نمی کرد. البته لازم به ذکر است که بعضی از این ایده ها راه خود را به بازی های بعدی باز نموده اند. به عنوان مثال Ocarina of Time به سفر در زمان پرداخت و بسته الحاقی Breath of the Wild حتی یک موتور سیکلت را ارائه داد. بنابراین شاید این سری به آرامی و در آینده دیدگاه ابتدایی میاموتو را بیشتر به نمایش بگذارد.

منبع: Den of Geek

منبع: دیجیکالا مگ

به "15 حقیقتی که باید درباره افسانه زلدا بدانید" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "15 حقیقتی که باید درباره افسانه زلدا بدانید"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید