آینده دشت قزوین در هاله ای از ابهام است

به گزارش وبلاگ بناب، خبرنگاران/قزوین یک دکترای اقلیم شناسی گفت: بارگذاری نو صنعت به ویژه صنایع فلزی در دشت قزوین توجیه مالی ندارد؛ آینده دشت قزوین به لحاظ منابع آب و تغییر اقلیمی آینده روشنی ندارد و سراسر نگرانی است، صاحبان سرمایه دغدغه ندارند چون اگر دغدغه ایران را داشتند این گونه سرمایه گذاری نمی کردند، معتقدم بخش خصوصی مستقل از دولت نداریم و سرمایه داری ما ریشه در دولت دارد.

آینده دشت قزوین در هاله ای از ابهام است

دکتر حسین اینانلو در گفت وگو با وبلاگ بناب اظهار می نماید: دشت قزوین یکی از حاصل خیزترین دشت های ایران است، این دشت 0.3 درصد از مساحت کل کشور را دارد ولی بارگذاری جمعیتی در این دشت خیلی بیشتر از سهم مساحتی آن است.

وی ادامه می دهد: سهمی که دشت قزوین از جمعیت ایران دارد خیلی بیشتر از سهمی است که از مساحت ایران دارد، بارگذاری جمعیت در دشت قزوین بالاست قطعاً جمعیت پیوست هایی مانند صنایع، مزارع، مراکز سکونتگاهی و جمعیتی دارد و استقرار این ها بیشتر از توان دشت قزوین است؛ حدود 10 درصد صنایع ایران در دشت قزوین مستقر هستند که با مساحت 0.3 درصدی از مساحت کشور همخوانی ندارد.

استقرار صنعت 30 برابر مساحت دشت قزوین

این کارشناس تشریح می نماید: حدود 30 برابر مساحت دشت قزوین، مراکز صنعتی در دشت مستقر شدند؛ یک پهنه زیستی و عرصه طبیعی مانند دشت قزوین از یک نظام اکولوژیکی خاص خودش تبعیت می نماید و ازنظر آب، اقلیم و زیست گیاهی و جانوری و خاک یک نظام اکولوژیکی است. اگر قرار باشد کاربری ها و بارگذاری هایی که برای دشت قزوین تعریف کردیم و اختصاص دادیم را بر هم بریزیم در آینده نزدیک با بحران روبه رو خواهیم شد. اگر نظام اکولوژیکی بر هم بریزد نشست زمین، افزایش دما، ایجاد ریزگرد، کاهش بارندگی و ده ها نابسامانی و ناهنجاری اکولوژیکی دیگر به وقوع می پیوندد.

وی بیان می نماید: مسائل زیست محیطی و اکولوژیکی ایران با مسائل اجتماعی و مالی ما عجین شده است و به این سادگی قابل حل نیست، در سطح ملی، منطقه ای و محلی باید یک نگاه کلی نسبت به مسائل اجتماعی، سیاسی، مالی و اداره کشور داشته باشیم تا بتوانیم بخشی از مسائل را تعدیل کنیم.

اینانلو اشاره می نماید: کشور ما در کل مقیاس ملی و سرزمینی از یک موضوع مهم رنج می برد و آن بارگذاری بیش ازحد جمعیت و صنعت است، تغییر گسترده کاربری اراضی طبیعی و اکوسیستم، افزایش مصرف، بی توجهی به نظام برنامه ریزی و مدیریت منابع طبیعی، همه دست به دست هم داده و آینده را برای سرزمین ایران بسیار خطرناک نموده است.

وی با اشاره به اینکه مسائل با شدت و ضعف و اَشکال مختلف در تمام اکوسیستم های ایران وجود دارد، تصریح می نماید: در یک منطقه مشکل آب و در منطقه ای دیگر مشکل فرونشست زمین جدی تر است. اگر از همین الان نهاد ملت و دولت به صورت جدی برای تعادل نظام های اکولوژیکی فکر و برای حفظ آن اقدام ننمایند در آینده نزدیک بسیار دیر خواهد شد و تمدن ایران زمین در آستانه نابودی قرار خواهد گرفت، این ها شعار نیست بلکه علمی بوده و بر اساس مدل های مختلف ارزیابی محیط زیست و مطالعات محیط زیست قابل درک است.

این دکترای اقلیم شناسی می گوید: دشت قزوین دشتی آبرفتی است. در گذشته ازنظر منابع آب یکی از غنی ترین دشت های ایران بوده که آبخوان های غنی را در خود جای می داد به طوری که در دهه 40 و حتی دهه 50 در قسمت های زیادی از میانه دشت قزوین چاه ها و چشمه های آرتزین وجود داشت و خودبه خود از زیرزمین و آبخوان ها آب به سطح زمین فوران می کرد ولی به علت برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی دشت قزوین طی 50 سال گذشته به ویژه در دهه 1380 و 1390 برداشت ها افزایش پیدا نموده است و از دهه 1380 سطح ایستابی آبخوان های دشت قزوین سالانه یک متر کم شده است.

وی بیان می نماید: به طور میانگین در کل دشت قزوین سطح ایستابی آبخوان های زیرزمینی 32 متر از سطح زمین پایین تر بوده و در 20 سال گذشته سالانه یک متر کاهش یافته و به 47 متر رسیده است که اگر پایین رفتن سطح ایستابی آبخوان های دشت قزوین ادامه پیدا کند به انتهای آبخوان می رسد و آب تمام می گردد؛ فرض کنید آبخوان مانند بشکه آبی است که تا نیمه آب دارد و به این بشکه با قیفی 2 لیتر آب می ریزیم و از شیر آن سه لیتر برداشت می کنیم که نشانگر برداشت اضافه است، متأسفانه سطح آبخوان به قدری پایین رفته است که خالی از آب خواهد شد.

اینانلو اعلام می نماید: برآورد شده است که در 50 سال گذشته 2 میلیارد مترمکعب آبخوان های دشت قزوین تراز منفی داشتند، برداشت از تغذیه بیشتر بوده است؛ وقتی از آبخوان برداشت می کنیم خلل و فرج درون زمین از آب خالی می گردد اگر از بالا سازه ها و شهرها به آن فشار بیاورند زمین آغاز به فرونشست می نماید؛ اگر بارگذاری دست سازه های بشر را نداشته باشیم به طور طبیعی این فرونشست صورت خواهد گرفت چنانچه الان بیش از 40 درصد دشت قزوین در معرض فرونشست واقع شده است و این فرونشست ها در فتح آباد و الله آباد واقع است، در آنجا شهری وجود ندارد و اگر آبخوان به طور طبیعی خالی گردد این نشست صورت خواهد گرفت.

وی اظهار می نماید: اگر دغدغه محیط زیست و بوم ایران را داشته باشیم بازهم کم است محیط زیست مانند کشتی سوراخ شده است و دولت و ملت باید شبانه روز به آن بیندیشند؛ فراموش نکنیم که با قانون و ایستادگی در مقابل چپاول می توان مقابل سودجویی و تخریب محیط زیست ایستاد.

راه حل مدیریت منابع آب چیست؟

این کارشناس متذکر می گردد: 30 سال قبل اجلاس زمین در ریو برگزار گردید و به سه کلمه کاهش مصرف، تکرار مصرف و بازیافت مصرف رسید بنابراین بایستی سرانه مصرف آب خود را در بخش خانگی، صنعت و کشاورزی به شدت کاهش دهیم.

اشتغال زایی شعاری فریبنده است

وی تصریح می نماید: مصرف بالای آب خیانت عظیمی به کشور است ایجاد صنایع آب بر حتی اگر اشتغال زایی در پی داشته باشد در مقابل آن صدها شغل پایدار و سنتی از بین می رود. اشتغال زایی یکی از شعارهای فریبنده ای است که ثروتمندان سر داده و دولت و ملت را فریب می دهند چون مشاغل پایدار را از بین می برند. فرض کنید صنایع فلزی و فولاد که آب بر هستند با شعار اشتغال زایی آب را به یغما می برند و سطح آبخوان را کاهش می دهند بنابراین کشاورزان و دامداران بیکار می شوند، در اینجا شغلی که از دست می رود مهم نیست؟!

اینانلو تشریح می نماید: هر صنعت و زراعت مصرف گرا که با فناوری روز نباشد محکوم است و نمی توانیم هیچ توجیهی برای آن داشته باشیم، از سویی دیگر مصارف خانگی باید کاهش پیدا کند چون سرانه مصرف خانگی ما 2 برابر میانگین مصرف دنیای است. ملت، فرهنگ مصرف پذیرفته شده ای ندارد و باید فرهنگ سازی صورت گیرد و این امر با تهیه و انتشار یک کلیپ ممکن نیست و این موضوع تنها موجب مطلع سازی می شوند. فرهنگ سازی کار دشواری است و زمانی جواب خواهد داد که قانون اجرا گردد، هیچ خط قرمزی وجود نداشته باشد و شخصیت های حقیقی و حقوقی فراقانونی عمل ننمایند.

وی تأکید می نماید: دایر شدن صنایع نو به خصوص صنایع آب بر ازجمله صنایع فولادی و فلزی خسارت زیادی به سطح آبخوان ها وارد نموده است؛ هیچ صنعتی نمی تواند بدون مصرف آب کار کند، از صنعت کاغذسازی و جوراب بافی تا فولاد همه به آب احتیاج دارند و همه آب را به فاضلاب تبدیل می نمایند، بعضی از صنایع آب بری بالایی دارند برای همین اگر شما به نقشه صنایع فولاد در شرق آسیا و غرب اروپا که کشورهای پیشرفته ای دارند نگاه کنید خواهید دید جانمایی صنایع فلزی آنان در منطقه های است که دسترسی بدون دغدغه و کم هزینه به آب دارند.

یک سوم میانگین دنیای بارندگی داریم

این کارشناس متذکر می گردد: ایران کشوری خشک و نیمه خشک است باید در سردر همه ادارات بنویسم ما آب نداریم، یک سوم میانگین دنیای بارندگی داریم و باید این نکته را در نظام آموزشی تدریس کنیم، وقتی آب نداریم باید صنعت، معماری، کشاورزی، شهرسازی و حتی سبک زندگی منطبق با این کم آبی باشد. در ایران صنایع فلزی توجیه ندارد مگر در مکان هایی مانند بندرعباس که در گذشته قرار بود صنایع فولادی عظیم ایران در دهه 50 آنجا ساخته گردد ولی بعد از انقلاب به علت مسائل امنیتی به اصفهان منتقل شد و از اصفهان و خوزستان به دیگر استان ها تسری پیدا کردند.

وی شرح می دهد: قزوین از دهه 40 منطقه صنعتی بوده است و اولین شهر صنعتی ایران در این شهر احداث شده و صنایعی که در قزوین جانمایی شدند کم آب بر بودند ولی صنایع فولاد که اخیراً راه اندازی می گردد به شدت مصرف آب بالایی دارند، حال این سؤال مطرح می گردد که چرا این صنایع در قزوین مستقر شدند که در پاسخ باید بگوییم که نزدیکی قزوین به تهران و قرارگیری تهران در راستا راه آهن اروپا موجب شده است صنایع فولادی در قزوین راه اندازی گردد و سرمایه گذاری در دشت قزوین برای صاحبان سرمایه به صرفه باشد، یک نظام ردیابی و اطلاع رسانی باید وجود داشته باشد تا نشان دهد صاحبان صنایعی که با توجیه فریبنده اشتغال زایی در دشت قزوین سرمایه گذاری می نمایند سود حاصل از فعالیت مالی خود را در کدام کشورها سرمایه گذاری می نمایند!

اینانلو بیان می نماید: پس از پیروزی انقلاب اسلامی قانونی مصوب شد که تا شعاع 120 کیلومتری تهران صنعتی احداث نگردد این قانون از یک سو به نفع دشت قزوین بود و شرق دشت را از وجود صنایع نجات داد اما غرب دشت را درگیر کرد و صنایع در آن مستقر شدند؛ به علت ضعف در اجرای این قانون، شهرهای صنعتی اشتهارد و کاسپین احداث شدند.

وی اشاره می نماید: بارگذاری نو صنعت به ویژه صنایع فلزی در دشت قزوین توجیه مالی ندارد؛ آینده دشت قزوین به لحاظ منابع آب و تغییر اقلیمی آینده روشنی ندارد و سراسر ناامیدی و نگرانی است، صاحبان سرمایه دغدغه ندارند چون اگر دغدغه ایران را داشتند این گونه سرمایه گذاری نمی کردند، معتقدم بخش خصوصی مستقل از دولت نداریم و سرمایه داری ما ریشه در دولت دارد.

این دکترای اقلیم شناسی بیان می نماید: آینده دشت از این نظر که آب آن به غارت می رود نگران نماینده است و آبخوان های دشت در حال خشک شدن هستند و چاه های آب در آینده نزدیک شور و کم آب خواهند شد و این فرایند از اکنون آغاز شده است.

وی بیان می نماید: اگر فرونشست زمین به خاطر مصرف بی رویه آب های زیرزمینی ادامه داشته باشد به جاده و پل ها و سازه های موجود در منطقه ها آسیب وارد خواهد شد. در کل کشور و مکان هایی مانند دشت قزوین به علت بارگذاری جمعیتی بدون ارزیابی محیط زیستی نگران نماینده از دیگر مکان ها هستند؛ اگر قرار باشد این رویه ادامه پیدا کند قطعاً با بیکاری و مهاجرت و حاشیه نشینی گسترده روبه رو خواهیم شد.

98 درصد از جمعیت شهرنشین قزوین در دشت مستقرند

اینانلو اعلام می نماید: 98 درصد از جمعیت شهرنشین استان قزوین در دشت قزوین مستقر هستند حدود 17 هزار نفر شهرنشین در منطقه ها کوهستانی استان داریم، درحالی که منطقه ها کوهستانی استان 66 درصد مساحت استان را تشکیل می دهد.

وی متذکر می گردد: بارگذاری جمعیت در دشت قزوین به صورت یکنواخت توزیع نشده است و در قسمت شمال دشت قزوین با مرکزیت شهر قزوین و 6 شهر پیرامون آن مستقر هستند 88 درصد شهرنشینان استان را در خود جای داده است و این یک فاجعه است و فشار بالایی روی منابع آب و اقلیم می آورد و در تغییر اقلیم تأثیر دارد.

این کارشناس خاطرنشان می نماید: بیش از 30 سال است که در این حوزه تدریس دارم و از بد حادثه چیزی که تدریس کردیم موضوع اول دنیا شد؛ پیغام من به دولت و ملت این است که روزهای خوش اکولوژیکی ایران تمام شده است، روزهای خوش که شمال برویم و جنگل ها را با طراوت ببینیم و مزرعه و باغ را با آب زیرزمینی آبیاری کنیم تمام شده است، برای اینکه وضع از این بدتر نگردد و زیست پایدار ما را به سمت مرگ و نیستی نرود ملت باید این پیغام را درک کند و به این رویکرد برسد که باید مصرف را بکاهیم ما در یک جامعه مُسرف نمی توانیم نجات دهنده طبیعت باشیم.

اینانلو در سرانجام سخنانش می گوید: بدون مشارکت مردم برترین دولت ها نمی توانند کاری انجام دهند، مشارکت زمانی ایجاد می گردد که شکاف بین دولت و ملت کاهش پیدا کند و همه این ها در فضای رسانه ای و گردش آزاد اطلاعات میسر خواهد بود.

منبع: خبرگزاری ایسنا

به "آینده دشت قزوین در هاله ای از ابهام است" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آینده دشت قزوین در هاله ای از ابهام است"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید