معرفی سریال Unbelievable: یک داستان باورنکردنی اما واقعی - وبلاگ بناب

به گزارش وبلاگ بناب، پیش از آن که فصل نخست سریال باورنکردنی منتشر گردد، بسیاری از دنبال کنندگان حرفه ای دنیای سینما و تلویزیون به جدی ترین حالت ممکن منتظر آن بودند. چرا؟ چون این سریال براساس یک پرونده کاملا واقعی ساخته شده گزارش کامل آن پیروز شده معروف ترین جایزه حوزه روزنامه نگاری یعنی پولیتزر را برنده گردد. یک روایت واقعی، باورنکردنی و خونین که از زوایای گوناگون قابل آنالیز است و کامل شدن همه تکه های این پازل جادویی به بی نظیربودن آن یاری می نماید.

وقتی نخستین دقایق سریال باورنکردنی را دیدن می کنید، به نظر می رسد این اسم مرموز قرار است با بیشتر سریال های جنایی مشابه اش تفاوت زیادی داشته باشد. این سریال قرار نیست تکه های پازل را در کنار یکدیگر قرار دهد بلکه همان معدود سرنخ هایی هم که از هویت اصلی داستانش ارائه می نماید را هم آهسته آهسته نابود می نماید و الگوی جدیدی می سازد که از آن چه در نگاه نخست ارائه کره بود، فاصله بسیار زیادی دارد.

یکی از تحسین برانگیزترین سریال های جنایی سرویس استریم نتفلیکس در چند ماه اخیر، در ابتدا شخصیتی به نام ماری را به دیدنگرش معرفی می نماید که به نظر می رسد قرار است شخصیت اصلی سریال باشد. اگرچه این اتفاق رخ می دهد اما واقعیت این است که ماری تنها شخصیت قابل اتکای سریال نیست. از آن جایی که با یک سریال جنایی درگیرنماینده روبرو هستید احتمالا خیلی هم عجیب نیست که آهسته آهسته نوبت به معرفی کارآگاه های دوست داشتنی با نقش های پررنگ هم برسد. سریال باورنکردنی دو کارآگاه دوست داشتنی به نام های گریس رسموسن و کرن دوال را در مرکز داستانش قرار می دهد که از بعضی زوایا با کارآگاه های دوست داشتنی سریال کارآگاه واقعی شبکه تلویزیونی اچ بی او قابل مقایسه هستند. اما هیچکدام از این نکات مثبت و تاثیرگذار، علت اصلی پیروزیت باورنکردنی نیست.

داستانی که شعاری به نظر نمی رسد

اگرچه شخصیت های اصلی سریال باورنکردنی زنان هستند هستند و داستان هم حول محور یک متجاوز سریال می چرخد اما خالقان سریال کوشش نموده اند تحت تاثیر جو شاید مسموم افشاگری های تجاوز در چند سال اخیر قرار نگیرند و همه شخصیت های سریال را با عینکی خاکستری به دیدنگر معرفی نمایند. بنابراین سریال با عبور از قضاوت های سیاه و سفیدی به یک اسم متمایز و متفاوت تبدیل شده که اصلا از داستان اصلی آن انتظار چنین دستاوردی را ندارید.

داستان این سریال مرموز و جنایی حول محور کوشش های یک تیم کارآگاهی برای پیداکردن یک متجاوز سریالی است. متجاوزی که قربانیان بسیاری را معرفی نموده و هنوز هم آزادانه در جامعه حضور دارد و می تواند هر لحظه خطر جدیدی خلق کند. روایت های تجاوز بیشتر از روایت های قتل می توانند جنبه روانشناختی این پدیده ناهمگون اجتماعی را به تصویر بکشند و خالقان سریال هم متوجه اهمیت و ضرورت این حقیقت تاریخی شده اند. بنابراین در جهت داستان و فیلم نامه سریال باورنکردنی که کاملا براساس رویدادهای واقعی ساخته شده، همراه تیم کارآگاهان می شویم تا قربانیان یک متجاوز سریالی را بشناسیم.

در این زمینه بخوانید:

برترین فیلم های اکشن که تا خاتمه سال 2020 منتشر می شوند

برترین فیلم های کمدی که تا خاتمه سال 2020 منتشر می شوند

برترین انیمیشن های دوست داشتنی که به میزان لیاقتشان دیده نشده اند

اهمیت سریال های جنایی-روانشناختی در سال های اخیر بیشتر از قبل شده و سریال باورنکردنی بدون هیچ شک و تردیدی یکی از برترین عناوین این ژانر تقریبا مدرن لقب می گیرد. بزرگترین تفاوت سریال دقیقا از جایی شروع می گردد که کوشش می نماید مفهوم مسموم تجاوز را از زاویه نگاه هر قربانی آنالیز کند و نشان دهد که عوارض تجاوز به افراد گوناگون می تواند مانند شخصیت و هویت آن ها متفاوت و منحصر به فرد باشد.

خط های داستانی گیج نماینده

از آن جایی که سریال باورنکردنی روایت های تجاوزها در سال ها و موقعیت های گوناگون را به تصویر می کشد، احتیاج دارد که همیشه جهت اصلی داستانی خود را تغییر دهد. اما سریال آن قدر که از آن انتظار می رود در این تغییر جهت و روایت خط های داستانی پیروز نیست و گاهی گیج نماینده می گردد. چراکه عوامل سریال و نویسندگان فیلم نامه تقریبا هیچ هویت متمایزی برای اتمسفرها و وقایع گوناگون روایت شده در سریال در نظر نگرفته اند و تنها هدایت آن ها برای تفکیک وقایع هر پرونده تجاوز اشاره به سال رخ دادن آن است.

بنابراین اگر به دیدنی سریال های جنایی بی نقص و ایده آل احتیاج دارید، به احتمال بسیار زیاد باورنکردنی نمی تواند شما را به معنای واقعی کلمه تحت تاثیر قرار دهد اما این خط های داستانی نسبتا گیج نماینده تنها نقطه ضعف سریال هستند که برای بسیاری از دیدنگران هم چندان مهم نیست. از آن جایی که باورنکردنی روی سوژه ها و مسائل پررنگ تری تمرکز نموده، می توانید به راحتی از تنها نقطه ضعف آن عبور کنید.

فقط تجاوز نیست که ناراحت نماینده است

شاید تمرکز اصلی فیلم نامه سریال باورنکردنی روی پرداختن به یک روایت مدرن و متفاوت از پرونده های واقعی تجاوز باشد اما این اتفاق به معنای آن نیست که سریال از پردازش به سایر پدیده های ناگوار انسانی دست بکشد. در سکانس هایی از سریال باورنکردنی دیدن می کنید که چگونه ماری به اسم دختری که مورد تجاوز قرار گرفته این حادثه تلخ را به پلیس گزارش می نماید اما نیروهای پلیسی که در برابر او قرار دارند، آن قدر نسبت به این گزارش بدبین هستند که حرف او را نمی پذیرند. ماری که پذیرفته این پلیس های پرادعا هرگز حرف های او را نمی پذیرند با پرخاشگری پاسخ آن ها را می دهد و در نهایت کار به جایی می رسد که نیروهای پلیس از او به علت ارائه یک گزارش دروغین شکایت می نمایند!

در همین روایت کوتاه، می توانید انتقاد خالقان سریال باورنکردنی به دو پدیده کاملا متفاوت را آنالیز کنید. در ابتدا، آن ها با انتقاد از گزارش های دروغین و نادرست درباره پدیده تاسف برانگیز تجاوز ثابت می نمایند که بسیاری از مردم جامعه نسبت به روایت های امروزی تجاوز بی اعتماد شده اند که بخشی از آن ها نیروهای پلیسی هستند که به صورت کاملا مستقیم با این جنایت هولناک در ارتباط هستند. اما پس از آن باورنکردنی از رفتارهای ناراحت نماینده و پرخاشگرایانه پلیس ایالات متحده آمریکا هم انتقاد می نماید که در بسیاری از موارد به جای آن که آتش جنایت را خاموش کند، همچون بنزینی از خشونت به آن هجوم می برد و حواشی پیرامون هر پرونده ای را بیشتر از قبل می نماید.

جنایی اما روانشناختی

سریال باورنکردنی براساس مجموعه ای از گزارش های یک پرونده کاملا واقعی ساخته شده که طبیعتا نمی تواند به تنهایی درام و داستانی در سطح و میزان یک سریال جنایی داشته باشد. اما خالقان سریال تصمیم گرفته اند تغییرات زیادی به اصل روایت هایشان وارد ننمایند و به همین علت با اسمی روبرو می شوید که شدیدا به منابع اقتباسش وفادار به جای مانده است. شاید سریال باورنکردنی مشکلاتی هم داشته باشد اما در نهایت به نظر می رسد این سریال جنایی اما روانشناختی در رسیدن به اهداف بزرگی که مشخص نموده، پیروز است. این مینی سریال در هشت اپیزود منتشر شده و داستان آن در همین هشت اپیزود به خاتمه می رسد.